صلح پایدار
پنج شنبه 3 / 3 / 1393برچسب:, :: 23:49 :: نويسنده : ارادتمند ابن بابويه از محمد بن نعمان در آيه وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ 3 انعام تا آخر آيه روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام معناى آيه را سؤال نمودم؟ فرمود همچنانكه خداوند در آسمان و زمين ميباشد در همه جا و هر مكانى موجود است گفت حضورش عرض كردم در هر مكانى بذاته موجود است؟ فرمود واى بر تو اى پسر نعمان مكانها ظرف است و هر گاه بگوئى خداوند بذاته و در هر مكانى هست ناگزير ميشوى كه بگوئى خداوند محتاج بمكان است لكن خداوند بكليه مخلوقات خود احاطه علمى داشته و بر هر چه آفريده قدرت و سلطنت دارد و دانش او بزمين كمتر از علم او بآسمان نيست و چيزى از او دور نيست و تمام موجودات از نظر قدرت و احاطه در حضور او مساويست شيخ مفيد در كتاب ارشاد روايت كرده گفت جمعى از دانشمندان يهود نزد أبو بكر رفته و باو گفتند آيا تو خليفه پيغمبر هستى؟ گفت بلى گفتند ما در تورات ديده و خواندهايم كه خليفه پيغمبر داناترين افراد امت است بما خبر بده كه خداوند در كجاست آيا در آسمان است يا در زمين؟ گفت خدا در آسمان و روى عرش قرار گرفته است يهوديان گفتند پس يا در زمين خالى از خداست و او در مكانى است غير از مكان ديگر؟ ابو بكر بآنها گفت اين سخنان زنادقه است از حضور من دور شويد و گر نه ميگويم شما را بقتل برسانند دانشمندان يهود پشت بابو بكر نموده و از بيانات او تعجب كرده و بناى استهزاء و مسخرگى را بدين اسلام گذاردند كه ناگاه امير المؤمنين رسيد بآنها فرمود ايجماعت يهود آنچه را كه از أبو بكر پرسيده بوديد و جوابى را كه او بشما داده است دانستم اينك بشنويد خداوند بزرگتر از آنست كه در مكانى باشد بدون آنكه در جاى ديگر نباشد او در همه جا هست لكن نه بطوريكه تماس پيدا كند و نزديك باشد بلكه بطور احاطه علمى و من الان از كتاب تورات خودتان آيه را بشما ميگويم كه شاهد اين سخنانم باشد اگر صحيح بود آيا شما ايمان مىآوريد؟ عرض كردند بلى فرمود آيا در كتاب تورات نديدهايد كه روزى موسى نشسته بود فرشتهاى از جانب مشرق حضور او آمد موسى باو گفت از كجا مىآئى؟ گفت از حضور پروردگار فرشته ديگر از طرف مغرب آمد و موسى پرسيد از كجا ميآئى؟ گفت از حضور خداوند فرشته سوم آمد گفت از كجا ميآئى؟ گفت از آسمان هفتم و از حضور پروردگار آمدهام فرشته چهارم رسيد و گفت از هفتمين طبقه زمين و از نزد پروردگار ميآيم موسى گفت تقديس و تسبيح ميكنم خدائى را كه هيچ مكانى از او خالى نميباشد و بمكانى نزديكتر از مكان ديگر نيست يهوديان بوحدانيت خدا شهادت داده گفتند تو خليفه پيغمبر هستى و آن شخص حق ترا غصب نموده و بر شما غلبه كرده است. سپس خداوند خبر ميدهد كه اگر علامت و نشانه بفرستيم و يا اگر فرشته هم نازل شود ايمان نميآوريد و بهلاكت خواهيد رسيد چه رويه حضرت حق در باره امم سالفه چنين بوده و پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از نظر عطوفت و مهربانى كه بر امتش داشت از آيات معاف گرديد و باين جهت خداوند حق شفاعت را بآن حضرت اختصاص داد
در كافى از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده در آيه إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ 23 فرمود مراد بشرك در اينجا شرك در ولايت امير المؤمنين است. و عياشى از ابى معمر سعدى روايت كرده گفت مردى حضور امير المؤمنين آمد عرض كرد من در قرآن آياتى را مىبينم كه ناقض يكديگر بوده و بعضى از آنها بعض ديگر را تكذيب مينمايد و از اين نظر در مورد قرآن خداوند در شك افتادهام امير المؤمنين بآن مرد فرمود مادرت بعزايت بنشيند در كجاى قرآن و بكدام آيه شك دارى؟ عرض كرد خداوند در يك جا ميفرمايد يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ صَفًّا لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً نبا 38 و در جاى ديگر ميفرمايد در آنوقتيكه ضعيف شدند ميگويند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ انعام 23 و در آيه ديگر ميفرمايد يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً عنكبوت 25 و باز ميفرمايد إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّار ص64 و نيز فرموده لا تَخْتَصِمُوا لَدَي ق 28 و در آيه ديگرى ميفرمايد الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ.يس 65 يكمرتبه ميگويد تكلم ميكنند و مرتبه ديگر ميفرمايد تكلم نميكنند و يك جا ميفرمايد دست و پا و پوستهاى بدن ايشان سخن ميگويد و در جاى ديگر ميفرمايند سخن نميگويند مگر بآنهائى كه اجازه سخن داده شده و سخن براستى و حق بگويند معناى اين آيات و تضاد آنها با يكديگر چيست؟ حضرت بآن مرد فرمود اين آيات مربوط بيك مكان و مورد نيست و مربوط بموارد بسيارى است در روز قيامت كه مقدارش پنجاه هزار سال است خداوند تمام خلايق را در يكجا جمع نمايد و همه يكديگر را شناخته بعضى از آنها با بعض ديگر سخن گويند و آنها كسانى هستند كه از پيغمبران اطاعت نموده و پيروى حق كرده و با يكديگر در نيكى و تقوى كمك و معاضدت داشتهاند و اهل معصيت كه در دنيا معاصى خدا را بجا آورده و در ارتكاب معصيت بهمديگر يارى و همكارى نمودهاند يكديگر را لعنت مينمايند سپس خداوند آنها را در جاى ديگرى جمع ميكند كه از يكديگر گريزان شده و فرار كنند چنانچه ميفرمايد يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ عبس 34 تا آنجا كه فرمود يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيه عبس 37 بعد از آن در مكان سوم آنها را جمع مينمايد و چنان صيحه زنند كه اگر آن صيحه را در دنيا شنيده بودند بكلى از تمام كارها دست كشيده غافل ميشدند و چنان گريه ميكنند كه بجاى اشك خون خواهند گريست و پس از آن در محل چهارمى خلايق جمع ميشوند و آنها را بسخن ميآورند ولى بآنچه در دنيا مرتكب معصيت شدهاند اقرار ننمايند و ميگويند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ انعام 23 آنگاه بدهنهاى ايشان مهر زده ميشود و اعضاء بدن آنها را بسخن در آورند و بگناهانى كه نمودهاند شهادت بدهند و همينكه مهر از دهانشان بر ميدارند باعضاى بدن خويش ميگويند چرا بر عليه ما شهادت داديد؟ اعضا جواب ميدهند خدائى كه هر چيزى را بسخن در ميآورد ما را به سخن در آورد باز در مكان پنجم آنها را جمع كنند و كسى سخن نميگويد مگر آنكه خداوند اجازه فرمايد و از آنجا بمكان ششم جمع نمايد و خلايق با هم مخاصمه كنند و تمام اين وقايع قبل از حساب است و همينكه مشغول بحساب شوند هيچكس در فكر ديگرى نيست و از خداوند مسئلت ميكنيم كه آنروز را بر ما آسان فرمايد. و سليم بن قيس هلالى در اصل خود از مولاى ما امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه فرمود طايفه ناجيه آنهائى هستند كه از من پيروى و اطاعت نموده و از دشمنان من بيزارى جويند و در تمام امور خود تسليم امر من باشند و حق مرا چنانچه خداوند در قرآن واجب فرموده بشناسند و در باره من شك نياوردند خداوند دلهاى ايشانرا از محبت ما نورانى گرداند و به ببهشت داخل كند و بدانيد اوصياء و امامان بعد از من تا روز قيامت آنهائى هستند كه خداوند اطاعت آنها را باطاعت خود مقرون فرموده در آيات بسيارى از قرآن و ما را پاكيزه فرموده و حجت بر خلايق و گواه آنان كرده در روى زمين و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده كه از يكديگر هرگز جدا نميشويم تا در كنار حوض كوثر حضور پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برسيم. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |